او اگر امسال هم اسکار نگیرد، بالاخره این مجسمه طلایی را برای یک عمر فعالیت هنری دریافت خواهد کرد.
همان جایزهای که به هیچکاک و خیلی از بزرگان دیگر (که سالها از سوی اعضای آکادمی نادیده گرفته شدند) دادند.
در سالهایی که فیلمهای درخشانی مثل «راننده تاکسی»، «گاو خشمگین» و «تنگه وحشت» را میساخت، اعضای آکادمی به او بیاعتنایی کردند و فیلمهای اخیر استاد، گرچه آثار قابل قبولیاند ولی قابل مقایسه با شاهکارهایی نیستند که اسکورسیزی دو دهه پیش میساخت.
او البته حتی در بدترین روزهایش هم سینماگر برجستهای است. جدای از قدرت کارگردانی، مسئلهای به نام تلقی از سینما به عنوان هنر وجود دارد که استاد را از بقیه فیلمسازان برجسته، متمایز میکند.
اسکورسیزی در این سالها در مقام یک عاشق فروتن سینما، نشان داده که به تاریخ سینما بیش از هر منتقد و صاحب نظری تسلط دارد.
این که تا حالا اسکار به او تعلق نگرفته، نه نشانه ضعف اسکورسیزی بلکه به قول منتقدی، لکه ننگی به دامن اعضای آکادمی است.
سالها فیلمسازان متوسط و میانمایهای به جای اسکورسیزی اسکار بهترین کارگردانی را گرفتند ولی از آنجا که زمان بهترین محک برای آثار هنری است، امروز این فیلمهای اسکورسیزیاند که جایگاه رفیعی دارند؛ نه فلان فیلم فرصت طلبانهای که به خاطر مضمونش در بیست و چند سال پیش اسکار گرفته.